توضیحات
فرشته سیاه
محور داستانهای کتاب فرشته سیاه موضوع شر و سیاهی وجود انسان است و در آنها بخشهای سیاه وجود انسان نمایان شده است. او درباره کتابش میگوید:
داستانهای پیش رو، در دورهای خاص از زندگیام همراهیام کردند و من هم مایلم به نوبه خود با یادداشتی همچون رهتوشه یا وداع همراهیشان کنم. فرشتهها موجوداتی هستند متعهد، بهخصوص فرشتههای این کتاب. برخلاف تصور همه پرهایی نرم و لطیف ندارند، برعکس موهایشان زبر است و نامطبوع. تابوکی میگوید عنوان این کتاب از از یکی از اشعار ائوجنیو مونتاله گرفته که پیش از او با یک فرشته با بالهای سیاه روبرو شده بود است. نام داستانهای این کتاب: «صداهایی از جای دیگر، شاید از ناکجا»، «شب، دریا، فاصله»، «عروسک پوشالی»، «آیا بال زدن پروانهای در نیویورک ممکن است توفانی در پکن به پا کند؟»، «آن ماهی قزلآلا که میان سنگها میجنبد، یاد زندگی تو میافتم» و «سال نو».
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.